این قلب پاره پاره که چندی دچار توست 

زیباترین دقایق عمرم، کنار توست 


عمرت بسی بلند و تنت تندرست باد

آداب شکر، گره زده در نوبهار توست


دنیا بدون لبت برهوتیست بی دلیل

آغوش زندگی حوالی نصف النهار توست


هر دانه دانه برگِ خزان را شمرده ام

ساعت کجا... که ثانیه در انتظار توست 


ماه و ستاره و خفاش ، که در جای خود عزیز

ای ماهرخ ببین که شبم بیقرار توست 


گاهی به روی ابر قدم می زنم به عشق 

این حس فوق العاده شده، وام دار توست


هر هدیه در مقابل چشمت حقیر بود

دار و ندار زندگیم جان نثار توست


احمدعلی رسولی