۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

سقوط

برای دوباره 

به آغوش کشیدنت،

رفیق می شوم

با خاکسترهای فراموش شده

 در گوشه ی خیابان ،

که دلشان برای

هم آغوشی ناب با آتش

 تنگ شده است


ای کاش

سرنوشت من هم

همانند یونس پیامبر باشد

آن زمانی که

عاقبت

دل قومش

برایش تنگ می شود

و برای دوباره  دیدنش

دست به دعا می شوند


آه...

 که چه لذت بخش است

در هنگام سقوط

در لحظه آخر

دوباره

پرواز را

تجربه کنی

و لحظه ی سقوط بعدیت

نه نبود انگیزه برای بال زدن

بلکه... 

صدای شلیک شکارچیان باشد.


احمدعلی رسولی 
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

مکارم

تو عروس کسی اگر بشوی
زندگی را تمام خواهم کرد
مثل حکم مکارم شیراز 
 نفسم را حرام خواهم کرد

احمدعلی رسولی 
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

زنجیرها

Ahmad Ali:

Ahmad Ali:

دیر زمانیست

که پاهایم

در هوا

معلق اند

و سقوط برایم

طعم پروازیست

در نجابت زنجیرها 


ولیکن

صدای شکارچی

در غبار باروت ها

آخرین نوشته یادگاریست

بر ترانه آزادی



به راستی

جاذبه زمین

در کجای جهان

سیب بخواب رفته را

به خاک نشاند... 


احمدعلی رسولی 

۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

برگردان

در زیر ستاره های شب، سرگردان

با رقص قشنگه غصه ی بی درمان

ای منظره ی همیشه یِ پاییزی

شیرینی بوی مرگ را برگردان

احمدعلی رسولی 

۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

جازموریان

خون در دل باتلاق هامون می کرد
با گریه که درد خویش، بیرون می کرد 
دریاچه جازموریان را هر شب
با یاد کویر سرخ، گلگون می کرد

احمدعلی رسولی 
۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی