زندگی را

امید به زندگانی 

نیست... 

وقتی که از خیابانی شلوغ

چشم بسته رد می شوی


آواز هزار قناریِ در بَندی

هنگام سقوط 

از حوالی آسمان

 

در لحظه تولد

میان خون و خوشحالی... 


رها می شوی

مست می شوی

همچون بادبادکی 

غرق در جنگل های کاکتوس


احمدعلی رسولی