سیاه نوشته های احمد علی رسولی
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
کریسمس
تنهایی که می آید
تو عروج می کنی
حتی اگر همچون مسیح
در دایره حواریونت
به شام نشسته باشی...
ای کاج همیشه تنها
مُزَیّن ایستاده
در سرمای درخشان کریسمس
من نیز چون تو
به سوازنده شدن
در روزهای واپسین اندیشیده ام...
احمدعلی رسولی
۹۴/۱۰/۱۰
۰
۰
احمد علی رسولی یزدی
نظرات
(۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
طبقه بندی موضوعی
شعرهای من
(۱)
خلاصه آمار
کلمات کلیدی
او که تنها خوشی اش یک قمر و فاخته بود
خوابش نگرفت شُمرد تا صد
با لمس تو من به سوی یک پروازم
ای قبله ی آتشین دلم تنگ تو است
یک پیرزن خیره به ماتیک
شراب سیب چکید
مسیر راه شب را شمع می کرد
ن خنده ها برای زخم دلش
بیهوده می نمود
غرق در مستی او
داد زدم تا دریا
پولی نداشت خدا برای خرید رژ
یک چاییِ تلخ با دوتا قند
بایگانی
آذر ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۱)
خرداد ۱۳۹۶
(۱۵)
فروردين ۱۳۹۶
(۱۰)
اسفند ۱۳۹۵
(۲۰)
آذر ۱۳۹۵
(۱۱)
آبان ۱۳۹۵
(۱۲)
مهر ۱۳۹۵
(۱۱)
شهریور ۱۳۹۵
(۷)
مرداد ۱۳۹۵
(۵)
تیر ۱۳۹۵
(۸)
خرداد ۱۳۹۵
(۹)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۳)
فروردين ۱۳۹۵
(۸)
اسفند ۱۳۹۴
(۱۷)
بهمن ۱۳۹۴
(۱۱)
دی ۱۳۹۴
(۲۱)
آذر ۱۳۹۴
(۱۰)
آبان ۱۳۹۴
(۱۲)
مهر ۱۳۹۴
(۱۱)
شهریور ۱۳۹۴
(۲۴)
مرداد ۱۳۹۴
(۲۸)
آخرین مطلب
۹۶/۰۹/۲۱
جهنم
۹۶/۰۸/۰۳
سرباز
۹۶/۰۳/۲۵
ابری
۹۶/۰۳/۲۵
پرو
۹۶/۰۳/۲۵
کاکتوس
۹۶/۰۳/۲۵
غرق
۹۶/۰۳/۲۵
شکارچی
۹۶/۰۳/۲۵
خاک
۹۶/۰۳/۱۳
عطر مریم
۹۶/۰۳/۱۳
ادمها
پیوندها
تک پر