صدای کبوتر

میخراشد

نگاه تبدارش، 

تا بخواند

آیه های تبعید را

همنوای با ساعت


تف می کند 

واژه ی جاذبه را

بر روی دیوار

تا فرو ریزند

بغض های نهانش

بر زمین


چه رویاییست

آنجا که

کشتی شکسته

رقص موج ها را

برای رسیدن به آسمان 

نظاره می کند 

احمدعلی رسولی