آبی کبود

گرچه این آسمان من تنهاس، تو ولی آبیِ کبودم باش


من سقوطی نکرده در خویشم، تو بیا ناجی فرودم باش


مثل پروانه در دل آتش، سوی آغوش تو عطش دارم


تو ولی ساز های غمگین باش، آخرین لحظه ی سرودم باش


احمدعلی رسولی 

۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

مد نظر

آخرین لحظه ی دیدار، ز بَر خواهم داشت


کمی از حال تو از دور خبر خواهم داشت


شاید عطر نفست دست فراموشی رفت


پاکی چشم تو را مد نظر خواهم داشت


احمدعلی رسولی 

۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۷:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

همراز

بودی و در دل او آن همه غم، ساز نداشت


دل افسرده او این همه همراز نداشت


رفتی و خواست که از کوه غمت دل بکند


پلک را بست ولی طاقت پرواز نداشت


احمدعلی رسولی 

۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۷:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

پاییزی َسرد

یک عالمه یخ، و گردن آویزی سرد


انگار سرک زده به تبریزی سرد


گفتند بخند که مهر را خواهی دید


دلگرم شده دلش به پاییزی سرد


احمدعلی رسولی 

۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۴۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

خزان باد

 او تلخ و خراب مثل بادام شده


در کام جهان نشسته ناکام شده


دنبال بهار لحظه ها هست ولی


در دست خزان باد اعدام شده


احمدعلی رسولی 

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

تصویر پرتره

آبی ترین هوای دلم بی قراری است


صیاد خواب هام، که چشمش شکاری است


باریده بر شکوفه ی چشمانت اشکِ من


تصویر پرتره ،خزانی بهاری است


احمدعلی رسولی 

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

شعله بی قراری

در اوج سکوتِ لحظه ها سوت نشد


از همهمه های باد، مبهوت نشد


آرام ولی میان شب می لرزید


آن شعله ی بی قراریش فوت نشد


احمدعلی رسولی 

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

درخت انجیر

رفیقِ بغضِ گلویم درخت انجیر است


که از نبود محبت، دلم دگر سیر است


تو بی بهانه برقص و سکوت را بشکن


گناه آدمیان هم به دوش تقصیر است


احمدعلی رسولی 

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

آتش غم

شب در دل آتش غمش دود شده


خون در رگ او دچار کمبود شده


در عمق نگاه بی طنین اندازش


پلکی تو بزن وگرنه نابود شده


احمدعلی رسولی 

۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی

همسایه های دور

مخلوط دودِ تلخ، با گریه های شور


این است حالتِ، یک زنده ی به گور


خالیست مزرعه، از جغدها هنوز


رفتند عاقبت، همسایه های دور


احمدعلی رسولی 

۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد علی رسولی یزدی